صحیفه سجادیه در تمدنسازی حرفهای جدی دارد/ همه حقوق انسان در صحیفه آمده است
تاریخ انتشار: ۲۳ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۲۷۴۸۷۷
حجتالاسلام نصیریفرد با بیاناینکه حقی نیست برای انسان مگر آنکه در صحیفه سجادیه آمده باشد، گفت: در ساخت تمدن نوین اسلامی و استحکام بنیانهای اصلی آن یعنی فرد و خانواده، صحیفه سجادیه حرفهای جدی برای گفتن دارد.
به گزارش خبرنگار گروه مسجد و کانون های مساجد خبرگزاری شبستان، به مناسبت فرا رسیدن ایام شهادت امام زین العابدین(ع) و نیز برگزاری دهمین کنگره بین المللی «امام سجاد(ع)» به همت ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور (فهما) با حجت الاسلام والمسلمین «عباس نصیریفرد»، رئیس مجمع تبیین و ترویج تمدن نوین اسلامی درباره ظرفیت های تمدنی دعا به ویژه ادعیه صحیفه سجادیه گفتگویی ترتیب داده ایم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود:
آیا دعا به عنوان راه ارتباطی بنده با خالق با کارکردهای معنوی، ظرفیت تمدنی نیز دارد و اساسا می توان چنین استعدادی را از آن انتظار داشت؟
تمدن فعلی که بر بشریت در جهان حکومت می کند، غربی و مبتنی بر عقل خودبنیاد است یعنی در تمدن غربی انسان به جای خدا نشسته و تمام امور خویش را شخصاً تدبیر می کند، اگرچه در بسیاری از مسائل به ویژه متافیزیک توان انسان نازل است و این قدرت مدیریتی در همه ابعاد زندگی را ندارد! اما به جهت آنکه رسانه ها و بلندگوهای تبلیغی در دست آنها است، توانسته اند تمدن شان را فرگیر کنند و حتی تمدن های شرقی هم نتوانستند جلوی آنها را بگیرند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تمدن غربی به دلیل قطع ارتباط انسان با خدا و صرفاً ذهنی دانستن آن و باور به اینکه انسان می تواند بدون خدا هم زندگی کند و چون انسان در جای خدا نشسته و نمی تواند امورات خویش را تدبیر کند، بشر را دچار چالش های عدیده اعم از خشونت ها، جنگ ها، خودکشی ها و ... کرده است، اینها نیست مگر به دلیل تربیت ذیل تمدن غرب که صرفا لذت گرا بوده و فاقد معنویت و اخلاقیاتی است که می تواند روح لطیف انسان را جلوه گر کند.
در چنین شرایطی که بشر به دست بشر از بین می رود و این لذت گرایی ها و منفعت طلبی ها سبب شده حتی زندگی را هم به یکدیگر روا نبینند، انسان عاصی و دچار بحران هویت و معنویت شده است. چون بُعد معنوی انسان رشد نکرده و تنها از رشد مادی بهره مند شده است لذا آسایش دارد اما آرامش ندارد، چون آرامش از روح خداگرا الهام می گیرد.
در چنین شرایطی انسان در پی ملجا و پناه است و آنچه می تواند ارتباط انسان و خدا را تسهیل و هموار کند دعا است، دعا راهی است که انسان می تواند خواسته ها و آرزوهای خود را از طریق آن اعلام کرده و از قدرت لایتناهی الهی بخواهد که از خلاءهای اخلاقی معنوی و مادی به دور باشد.
چاره چیست؟
بر این اساس حرکت انسان از تمدن مبتنی بر عقل خودبنیاد باید به سمت عقل دینبنیاد میل کند، یعنی در بسیاری از موارد باید از خالق و دین که نازل شدهی خدا است، بهره بگیرد بر این اساس دعا که روزنه ارتباط فکری-اندیشه ای بین انسان و خدای تبارک و تعالی است در هر شرایطی اعم از آسایش و شادی یا مصیبت و سختی شاهراه این حرکت است. از این رو، دعا نقش اساسی در زندگی امروز بشر دارد.
صحیفه سجادیه که در شرایط خاص سیاسی اجتماعی بعد از نهضت عاشورای حسینی توسط حضرت سجاد(ع) انشاء شده است چه ظرفیت های تمدن ساز و جامعه پردازانهای دارد؟
امام سجاد(ع) در شرایطی صحیفه سجادیه و دیگر ادعیه را انشاء فرمودند که همین خلاء های اخلاقی، هویتی و معنوی در جامعه وجود داشت بعد از قیام عاشورای حسینی جامعه آن روز بشری و نیز جامعه مسلمان که تحت سیطره حکومت اموی بود از دین فقط ظواهر و پوسته اش را داشتند، یعنی مردم نماز می خواندند اما حقایق نهفته در عبادات و اهداف اصلی وجوب آنها را که همان صیقل دادن روح انسان است تا بتواند در ابعاد مختلف زندگی اخلاقی باشد، نمی دانستند به عبارت دیگر، مردم ظاهر دینی داشتند اما در بطن زندگی آنها مشکلات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و ... موج می زد.
گمشده آن زمان خدای حقیقی بود، مردم نمی توانستند با اوامر الهی حیات خویش را اداره کنند و در پرتگاه های اخلاقی قرار گرفته بودند.
از این رو، امام سجاد(ع) در پی روزنه و راهی بودند که مردم را به خدا برسانند لذا از دعا که زمزمه درونی بین انسان با خدا برای عرضه نیازها و آرزوها است، برای هدایت مردم به سوی خدا استفاده کردند تا مردم روح خویش را جلا داده و آنچه را صحیح است از خدا بخواهند.
یعنی صحیفه سجادیه می تواند در بحران هویتی که انسان ها در پی تمدن غربی به آن مبتلا شده اند، راهگشا باشد؟
صحیفه سجادیه امروز می تواند برنامه مدون برای بشر خسته از تمدن مادی گرای غرب باشد، این کتاب شریف همه مسائل اعم از حقوق شهروندی، حقوق زنان، حقوق مردان، حقوق معلمان و متعلمان، حقوق استاد و دانشجو، حقوق حیوان حتی حقوق طبیعت را که امروز درباره آنها حرف های شعاری زده می شود و در سازمان ملل منشور شده شامل می شود.
حقی نیست که در حیات آدمی و محیط اطراف او باشد مگر در صحیفه سجادیه به آن اشاره شده است، صحیفه سجادیه برنامه جامع بشری در حوزه های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، خانوادگی و ... است که متاسفانه، همچنان در عزلت است و خیلی مورد توجه نیست.
یعنی می توان با تکیه بر آموزه های نورانی این کتاب شریف مشکلات امروز جامعه را ریشه یابی و حل کرد؟
فرازهای بسیار عظیم و ریشه یابی مسائل و آسیب شناسی جامعه از ویژگی های صحیفه سجادیه است، امام سجاد(ع) به عموم مسائل و مشکلات فردی و خانوادگی در این کتاب نظر دارند امروز می توان با نگاه کاربردی به دعاهای صحیفه سجادیه بسیاری از مسائل را حل کرد.
تمدن اسلامی نیازمند برنامه های کاربردی و عملیاتی است می توان در ساخت تمدن نوین اسلامی از قرآن، نهج البلاغه و صحیفه سجادیه استفاده کرد به ویژه آنکه در بخش آسیب شناسی و نگاه به چگونگی به وجود آمدن آسیب ها نیز صحیفه سجادیه ورود جدی دارد.
باید توجه داشت در ساخت تمدن نوین اسلامی و استحکام بنیان های اصلی آن یعنی فرد و خانواده، صحیفه سجادیه حرف های جدی برای گفتن دارد.
برگزاری کنگره ها و همایش هایی همچون کنگره بین المللی «امام سجاد(ع)» در شناخت این ظرفیت ها چه تاثیری دارد؟
هر اقدامی اعم از برگزاری کنگره، همایش و سمینار برای معرفی و شناساندن اهل بیت(ع) قابل تقدیر است لذا برگزارکنندگان کنگره بین المللی «امام سجاد(ع)» کار ارزشمندی انجام می دهند. البته باید این کنگره ها و همایش ها درباره اهل بیت(ع) به ابعاد مختلف حیات ائمه(ع) نظر داشته باشند، برگزاری تخصصی و پرداخت به یک بُعد شخصیتی حضرات معصومین(ع) مثل سیره سیاسی یا سیره تربیتی آنها در این قسم فعالیت ها ضرورت دارد.
نکته دیگر اینکه حاصل این همایش ها و کنگره ها نباید صرفاً تبلیغی ترویجی باشد بلکه باید نگاه های کاربردی را هم استخراج کرد؛ برای مثال راهکارهای ارتقای اخلاقی جامعه از منظر امام سجاد(ع) را به جامعه معرفی کنیم.
پایان پیام/9منبع: شبستان
کلیدواژه: کانون های فرهنگی هنری مساجد صحیفه سجادیه کنگره بین المللی امام سجاد ع تمدن نوین اسلامی صحیفه سجادیه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۲۷۴۸۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نمایش زجر به قیمت لایک!
کلیپهای سلطهگری بر حیواناتی که به بهانه تفریح و سرگرمی آزار و شکنجه میشوند، پلتفرمهای گوناگون شبکههایاجتماعی را فتح کرده است. با یک جستوجوی ساده میتوان انواع و اقسام کلیپهایی ازایندست را مشاهده کرد، در جهانی که دور انسان میگردد؛ حیوانات، گیاهان و اجسام مادی وجود دارند تا رفاه بیشتری برای انسان فراهم کنند و هر چه غیرِ او در جهان، هست که کیفیت زندگی او را بهتر کند.
چنین موضع برتری است که زمینهساز پستانگاری حیواناتی میشود که بسیار قدیمیتر از انسان در کره زمین زیستهاند و در مقیاس زمینشناختی، عمر انسان در قیاس با عمر آنان بسیار ناچیز است. این مقایسه قدمت نیز نمیتواند انسان را از این تصور دور کند که موجوداتی که بسیار پیش از او زیستهاند، به جهان نیامدهاند تا در خدمت لذت، سرگرمی، رفاه و منفعت او باشند. اما این پرسش مطرح است که چگونه برخی افراد میتوانند، حیوانات بیدفاع را به دهشتناکترین شکل ممکن آزار دهند، و در ادامه، بازدیدکنندگانی هم باشند که میتوانند بهراحتی به تماشای حیوانات به اسارت گرفتهشده در شبکههای اجتماعی بنشینند؟ گاه کسانی که خود را مدافع و دوستدار حیوانات معرفی میکنند، آنان را برای انتشار فیلم تحت شدیدترین فشارها قرار میدهند که از دید تماشاگران پنهان میماند.
از دید این افراد، حیوانات میتوانند میزان «لایک» و «دنبالکننده» صفحههای مجازی آنان را افزایش دهند. همانند مردی که سگش را روزها و ماهها تمرین داده بود تا به هنگام سقوط او از ساختمانی کمارتفاع، او را نجات دهد و بازدیدکنندگان نمیدانستند سگ ناجی برای ایفای نقش در چنین عملیات فریبکارانهای، بارها در پروسه تولید محتوا، تنبیه و مجازات شده است. البرز سهند، بهعنوان مدافع حقوق حیوانات می گوید: ویدئوهایی ازایندست منبع درآمدی مطمئن برای سودجویان است، کسانی که تنها به تصاحب «دنبالکننده» فکر میکنند. درآمدزایی از شکنجه و آزار حیوانات باعث عادیسازی این رفتار شده و کودکان و نوجوانانی که در معرض این محتواها قرار میگیرند، حساسیت خود را در این مورد از دست میدهند و در بزرگسالی، حیوان را موجودی بیارزش قلمداد میکنند.
گستردگی تهیه اینگونه کلیپها که در آن حیوانات شکنجه میشوند، موجب شده است تا زنگ خطرها به صدا درآید. البرز سهند با تأکید بر مقوله آگاهی بخشی میگوید: «باید در این مورد فرهنگسازی کرد و آگاهی جامعه را ارتقاء داد تا حق حیات حیوانات به رسمیت شناختهشده و جامعه از نظاره نمایش آزار و اذیت آنان دست بردارد. بازدیدکنندگان با یک «کلیک ساده» بر روی اینگونه کلیپها، خود نیز به چرخه شکنجه حیوانات وارد میشوند و پذیرفتهشدگیِ چنین اشکالی از خشونت، سبب نهادینهسازی شده و موجب خواهد شد که تأمل بر اشکال نرم و پنهان خشونت علیه حیوانات، چندان محل توجه دغدغهمندان حقوق حیوانات قرار نگیرد و یا بهندرت برای آنان موضوعیت داشته باشد.»
از تحمیل سبک زندگی انسانی تا اختلال درروند زیست طبیعی حیوان
این مدافع حقوق حیوانات بیان میکند: «معمولا رنج ناچاری حیوانات در دچاری به وضعیتهایی که اختیاری در انتخاب آن نداشتهاند، نادید انگاشته میشود. آنها ناگزیر به تحمل وضعیتهایی هستند که آنها را به خدمت تفریح و سرگرمی صاحبانشان درمیآورد و این ناگزیری، رنجی را به شکل نرم و پنهان متوجه آنان میکند. بهخدمتگیری حیوانات برای سرگرمی و لذتجویی صرفا به حیوانات خانگی محدود نمیشود، اما حیوانات خانگی بیشتر در معرض آن هستند. حیواناتی که در فضای مجازی مورد بهرهکشی قرار میگیرند و بهبندکشیدنشان در حصار خانهها و ناگزیرکردن آنها به تحمل سبک زندگی انسانی، رنجی پنهان است که به طبیعت حیوانات تحمیل میشود و درروند زیست طبیعی آنان اختلال ایجاد میکند؛ چراکه تربیت حیوانات مطابق با قواعد زندگی انسانی، آنان را از طبیعت وجودیشان محروم میکند. این بهبندکشیدگی آنها را به لحاظ عاطفی نیز به استثمار ما درمیآورد و به ما وابستهشان میکند و این وابستگی عاطفی سبب میشود آنها تنگناهای تحمیلشده از سوی ما را بدون مقاومت بپذیرند و با آن کنار بیایند تا بتوانند با ما بمانند. ما، اما به این سلب آزادی و از ریل طبیعی خارجکردن حیوانات خانگی نیز قانع نیستیم و آنان را به خدمت دیگر خواستهای خود نیز درمیآوریم.»
وی در ادامه با اشاره به صنعت گسترده تولید و فروش حیوانات خانگی میگوید: «این صنعت یعنی همین انواع و اقسام سگها و گربهها با شکل و شمایل بهوضوح دستکاریشده و تجملاتی، بیشک راوی بخشی ازارتباط آدمی با خودش است. در نشریهای میدیدم که چگونه کارشناسان خبره تولید سگ و گربه با دستکاریشده ژنتیک به پیشرفتهای فوقالعادهای در تولید حیوانات خانگی بر اساس تمایلات مشتری و وضعیت بازار دست پیداکردهاند. پای کوتاه، بلند، دم سربالا، سرپایین، چشمزاغی، بیصدا و مناسب آپارتمان، زشت، اما باکلاس و قسعلیهذا. موجوداتی که پیش از ترکیب فردگرایی و خودخواهی انسان مدرن وجود خارجی نداشتند. چرخش مالی این کارخانه هم با محصولات جانبی و بیزینسهای اطرافش چیز اعجابآوری است. تنها چیزی که در این میان نیست دغدغه جانهایی است که ابتدا در فرآیند تولید مصنوعی، حیوانیتشان گرفتهشده و سپس در چارچوب زندگیهای انسانی محبوس شدهاند. از همه مضحکتر اینجاست که با مهربانی و احساس پیوستگی به آنها به این توهم میافتیم که چقدر حیواندوستیم!»
این مدافع حقوق حیوانات خاطرنشان میکند: «حیوان آزاری بدوی، آنگونه که در شبکههای اجتماعی قابلرؤیت است، ریشه در مناسبات نوین دارد. هزار سال پیش کسی در ایران با حیوانات چنین نمیکرد؛ همانگونه که در روستاها اکنون نمیشود. این آزار یک جنبه کاملا مدرن و روی دیگر سکه همین رویدادی است که در صنعت پیچیده حیوانِ خانگی سازی در غرب مشاهده میکنیم. صنعتی که کاملا در جهت چیزهایی مثل منزلت اجتماعی انسانها به چنین مداخلهای در طبیعت مشغول است. هر دوی اینها محصول جداسازی مدرن انسان از بقیه طبیعت است. با تبدیلشدن حیوانات به بخشی از منزلت نمادین طبقات پولدار و نگهداری انواع و اقسام حیوانات در خانه پس بیراه نیست که به این بیندیشیم که حیوانآزارها در حال انتقام گرفتن از طبقات بالا و فروکوفتن عقده وضعیتشان بر سر حیوانات بیچارهاند. روشن است که دراین شرایط چه عواملی نقشآفریناند. اینکه آدمی رابطه خوبی با حیوانات داشته باشد قطعا امری پسندیده وعالی است. نکته اینجاست که این رابطه پیشاپیش باوجود صنعت پرسود حیوانات خانگی مخدوش شدهاست. نکته در اینجا دفاع از «امر طبیعی» و ستایش بدویت نیست، بلکه سخن بر سر «حفظ طبیعت» است. این دو با یکدیگر متفاوتاند. از بین بردن طبیعت که چیزی است برآمده از عقل ابزاری مدرن و صنعتی سازی که با از بین بردن امر طبیعی فرق دارد. اولی نقدی است به سوژهگرایی مدرن و ازبین رفتن و در مضیقه قرارگرفتن حیات انسان و دیگر موجودات، و دومی گشودن راهی برای تجربه شکلهای متعدد و متنوع زندگی و اتفاقا بلوغ انسان.»
لایکِ رنج حیوانات
سهند تأکید میکند: «از فراوانترین آزارهایی که متوجه حیوانات میکنیم، تحمیل پوشش و آرایش به طبیعت بدن آنها و نمایش این پوشش در شبکههای اجتماعی است. ما انسانیم و بنا به انسانبودنمان طبیعت بدنمان را با پوشش و آرایش، به بند فرهنگ کشیدهایم و در آنچه با خود میکنیم، نسبتا صاحباختیاریم. اما حیوانات در آنچه با آنها میکنیم، اختیاری ندارند و بنا به انتخاب ما ناچارند کفش و لباس بپوشند و به زیورآلات آراسته شوند و موهای بدن و سروصورتشان کوتاه شود و گاه حتی ناگزیرند عینک را هم برای سرگرمی ما روی صورتشان تحمل کنند. امروزه با امکان گستردهای که فضای آنلاین به روی ما گشوده، اشکال تازهتری از خشونت نرم و غیرمستقیم علیه حیوانات در جریان است و روزبهروز بر تنوع شیوههای خشونتی که صاحبان حیوانات خانگی برای جلبتوجه و تأیید از کاربران فضای آنلاین متوجه حیوانات میکنند، افزوده میشود و اقبال کاربران برای مشاهده و بازنشر تصاویر ثبتشده از چنین رفتارهایی علیه حیوانات رو به فزونی است.
صاحبان حیوانات خانگی، آنها را در وضعیتهای مضحک یا پرخطر قرار میدهند و واکنش آنها را با دوربینهایشان ثبت میکنند و در فضای آنلاین به اشتراک میگذارند و کاربران نیز بیتوجه به رنجی که حیوانات در ثبت چنین لحظاتی متحمل شدهاند، قلبها و خندههایشان را پای این پستها مینشانند و با بازنشر این تصاویر، به بازدید بیشتر آنها یاری میرسانند و زمینه را برای آزار هرچه بیشتر حیوانات خانگی هموار میکنند؛ چراکه پربازدیدی این تصاویر، آنها را محبوبتر مینمایاند و اقبال بیشتری را متوجهشان میکند. کسانی که با ریختن لایک و قلب پای این پستها به ترویج، تثبیت و عادیسازی چنین رفتارهایی یاری میرسانند آیا در این مسئله تأمل میکنند که آنچه باعث لذت و سرگرمیشان شده، رنج حیوانی است که اختیاری برای در امان ماندن از آزار صاحب خود ندارد و قادر به تغییر شرایط زندگی خود نیست؟»
امروزه مواجهه با تصاویر و ویدئوهایی که در آنها به حیوانات لباسهای مضحکی پوشاندهاند، آنها را در وضعیتهای مضحکی قرار دادهاند یا به شیوههای متنوعی عصبانیشان کرده یا به حد مرگ ترساندهاند و… به امری طبیعی و مخاطبپسند تبدیلشده است، بنابراین فراواناند ویدئوهایی که در آنها صاحبان حیوانات مشغول خوردن غذایی هوسآور هستند. حیوان بیچاره با ولع و حسرت به آنها نگاه میکند، دهانش آب میافتد، دستش را به حالت تضرع بهسوی آنها دراز میکند و غذا میخواهد، اما صاحبان آنها بنا نیست به این حیوانات توجه کنند، چون دارند ثبت ویدئویی را کارگردانی میکنند که در گوشهای شاهد آزاری است که متوجه حیوان بیدفاع است.
گاه حتی صدای خنده کسی که در حال ثبت ویدئو هست با مشاهده واکنشهای حسرتبار حیوانات شنیده میشود و زمانی که این ویدئو در صفحات اجتماعی پُست میشود، تازه شروع ماجراست. کاربران با خندههای استهزاآمیز از این ویدئو استقبال میکنند و با به اشتراکگذاری آن در صفحات خود به بازنشر و پربازدیدی آن یاری میرسانند و دیگر صاحبان حیوانات خانگی را به هوس میاندازند که برای جلبتوجه و تأیید، چنین شیوههای آزاری را بر حیوانات خود روا بدارند. کمتر کسی در این زنجیره ثبت و نشر و بازنشر پیدا میشود که اندکی در رنج آن حیوانِ موردِ استهزا تأمل کند و به آنچه در حال وقوع است، اعتراض کند.»
لزوم روشنگری و آگاهیافزایی برای تغییر شرایط به نفع حیوانات
حیوانات، امکانی برای دفاع از خود در برابر چنین آزارهایی ندارند. آزارهایی که سهند میگوید: «نهتنها ناخوشایند جلوه نمیکنند، بلکه تماشایشان نشاط و سرخوشی هم در پی دارد! دیگر شیوههای آزار که از آنها بهعنوان خشونت مستقیمِ فیزیکی یاد میشود، اغلب افکار عمومی را به چالش دعوت میکند و صدای آنان را برای دفاع از حقوق حیوانات بلند میکند، اما این شیوههای نرم در کمتر کسی حساسیت و اعتراض برمیانگیزد و جریان غالب، موافق چنین رفتارهای ناروا با حیوانات است. اگر نگاهمان به حیوانات تغییر کند و آنها را در سلسلهمراتب نمادینمان در جایگاهی پستتر از خود ننشانیم، رنجی که از این استهزا، تمسخر و تحقیر متحمل میشوند، در ما حساسیت برمیانگیزد و ما را به واکنش وامیدارد؛ چنانکه درباره انسان چنین است. کمترین کاری که میتوانیم برای مقابله با چنین رفتارهایی انجام دهیم این است که تصاویر آزار حیوانات را با لایکهایمان تأیید نکنیم و با بازنشر آنها به پربازدیدیشان یاری نرسانیم. عدم توجه و تأیید چنین مواجهاتی با حیوانات، به نامقبولی تدریجی آنها و حاشیهرانیشان در فضای آنلاین خواهد انجامید. متأسفانه طبیعیانگاری رفتارهایی اینچنین با حیوانات سبب شده حتی دغدغهمندان حقوق حیوانات نیز توجه کمتری به این شکل از آزارهای پنهان و نرم داشته باشند. مدیران شبکههای اجتماعی نیز نسبت به رواج چنین رفتارهایی با حیوانات سکوت و انفعال پیشه کردهاند و امکانی سخاوتمند برای پربازدیدی تصاویر ثبتشده از آزار حیوانات گشودهاند.»
طبیعتا روشنگری و آگاهیافزایی در این زمینه میتواند شرایط را به نفع حیوانات تغییر دهد و مدیران شبکههای اجتماعی و کاربران آنلاین را به رفتارهای مسئولانه در قبال حیوانات ترغیب کند. این مدافع حقوق حیوانات با تأکید بر عبارت پیشگفته، خاطرنشان میکند: «با گسترش انبوهی از رسانهها و ارتباطات دیجیتال، حامیان حقوق حیوانات همچنان نتوانستهاند شبکههای ارتباطی قوی بین خودشان تشکیل دهند تا از آن طریق اطلاعرسانی و آگاهی بخشی عمومی را پیش ببرند. به همین علت آنها نتوانستهاند با مردم دیالوگی پایدار برقرار کنند. در شرایط فعلی اکثریت فعالان حقوق حیوانات، اجتماعات کوچک پراکندهای هستند که ارتباط چندانی باهم ندارند، روحیه همکاری و کار جمعی در آنها دیده نمیشود، اهداف مشترکی را تعقیب نمیکنند و گاهی حتی در تضاد باهم قرار میگیرند، در چنین شرایطی مسئله روشنگری و آگاهیافزایی مغفول مانده است.»
منبع: رسالت
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی